وبلاگ صامت روز دوم



بوی خوشت همره باد صباست

آنچه صبا راست میسر که راست

دوش چو بوی تو به گار برد

ناله مرغان سحر خوان بخاست

گل چو نسیم تو شنید از صبا

گفت که این بوی بهشت از کجاست

ای گل نوخاسته آگه نه ای

کاین اثر بوی دلارام ماست

دست من و دامن باد صبا

ناز پی زلف نگارم چراست

باد کجا لایق سودای اوست

عشق و هوا هر دو به هم نیست راست

صحبت آیینه نخواهد همام

در نظرش گر چه سراسر صفاست


وبلاگ صامت روز دوم

نه باغ بود و نه انگور و هی نه باده پرست

که دوست داد شرابی به عاشقان الست

هنوز در سر ما هست ذوق آن مستی

حریف مجلس او تا ابد بود سرمست

ز دست و پا و سر ما اثر نبود هنوز

که جانشراب محبت کشید و رفت از دست

اگر چه از شکن زلف خوب رویان شد

دلم شکسته ولی عهد روی او نشکست

ز غیرت است که چندین هزار پرده نور

میان دیده عشاق و روی خویش ببست

گذشت عکس وی از پرده ها و پرده ما

در ید و زاهد مستور گشت باده پرست

همام را همه شب انتظار خورشید است

خنک دلی که به نور صفات حق پیوست


وبلاگ صامت روز دوم

ترکم زمی مغانه سرمست

می آمد و عقل رفته از دست

مخمور ز باده چشم جادو

شوریده ز باد زلف چون شست

درباره سوار بود چون دید

رخسار مرا ز زین فرو جست

دستم به لب چو لعل بوسید

و اندر قدمم چو خاک شد پست

برداشت ز خاک رخ پس آنگه

بنشاند مرا و خویش ننشست

یک شیشه شراب داشت با خود

زان باده که جرعه یی کند مست

پر کرد و یکی قدح به من داد

واخوردم و دل زغته وارست

چون مست شدم ز باده گفتم

ای ترک کنون که توبه بشکست

در ده می ارغوان و گر نیست

دستار من از در گرو هست

ترکم چو شنید همچو جوزا

در خدمت من نطاق در بست

میداد شراب ناب و نقلم

از پسته خویش داد پیوست


وبلاگ صامت روز دوم

بدیدم چشم مستت رفتم از دست

گوان را بر دلی کو یا نبی مست

دلم خود رفت و می دانم که روزی

بمهرت هم بشی خوشیانم از دست

به آب زندگی ای خوش عبارت

لوانت لاو، آج من دیل ویان بست

دمی بر عاشق خود مهربان باش

کژی سر مهر ورزی کست بو گست

اگر روزی نبینم روی خوبت

بشان شهرانره او سر ن دست

به مهرت گر همام از جان بر آید

مواژش کان یوان بمرت و وارست

گرم خا وا کری بشتم بوینی

بیویت خته بوم ژاهنام سرمست


وبلاگ صامت روز دوم

چون لبت از مصر کی خیزد نبات

کز نباتت می چکد آب حیات

دوستانت زاب حیوان بی نصیب

تشنگان جان داده نزدیک فرات

صانع از روی تو شمعی بر فروخت

دفع ظلمت را میان کاینات

پیش نقش رویت ایمان آورند

بت پرستان زمین سومنات

بود در خوبان نظر کردن حرام

حسنت آمد کرد محو سیئات

از کمند زلف جان آویز تو

جان ندارد هر که می جوید نجات

صبر فرمایی مرا در عاشقی

چون نمایم بر سر آتش ثبات

گر کند چشمت به درویشان نظر

مایه حسن تو را باشد زکات

زندگانی را ز سر گیرد همام

گر به خاکش بگذری بعداز وفات


وبلاگ صامت روز دوم

آخرین جستجو ها

تور چت|چت تور|چتروم تور| قناری وبمسترفا ساخت کابینت کلاسیک معرفی کالا فروشگاهی وب سایت خبری ما فان جوکی| عکس خنده دار جدید | جوک و اس ام اس خنده دار | کاریکاتور جدید خنده دار فروش اینترنتی پارتیشن دوجداره آی تی ایران معماری، طراحی داخلی و هنر خلق فضا